بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 4
دو رکعت است،در رکعت اول یک مرتبه سوره ی حمد و10 مرتبه رب اغفرلی و لوالدی و المومنین یوم یقوم الحساب ودر رکعت دوم سوره ی حمد و10 مرتبه رب اغفرلی و لوالدی لمن دخل بیتی مومنا و للمومنین و المومنات وبعد از سلام نیز 10 مرتبه گوید:رب ارحمها کما ربیانی صغیرا.صفحه126 کتاب معراج مومن . یاعلی
حسن هفت ساله بود.هر روز به مسجد می رفت وبه صحبت های جدش پیامبر گوش می داد.پیامبر ایاتی را که از طرف خداوند وحی شده بود،می خواند.با مردم حرف می زد و انها را نصیحت می کرد.حسن حرف های جدش را می شنید و وقتی به خانه بر می گشت،انها را برای مادرش فاطمه نقل می کرد.
روزی از روزها،علی وفاطمه با هم حرف می زدند.فاطمه یکی از گفته های پدرش را نقل کرد.علی با تعجب پرسید:((این کلام رسول خداست!تو که در مسجد نبودی،چطور این حرف را شنیده ای؟!))
فاطمه گفت:((فرزندم حسن،برایم نقل کرده است!))
علی تعجب کرد.فاطمه گفت:((حسن، هر روز که از مسجد به خانه بر می گردد،تمام گفته های رسول خدا را برای من بازگو می کند.))
تعجب علی بیشتر شد.دلش می خواست،به چشم خودش ببیند وبا گوش خودش بشنود.روز بعد،وقتی حسن به مسجد رفت،علی هم در مسجد بود.اما سعی کرد زودتر از پسرش به خانه برگردد وجایی پنهان شود،تا حرف های حسن را بشنود.
وقتی حسن پیش مادرش فاطمه امد وخواست حرف های تازه پیامبر را به مادرش بگوید زبانش به لکنت افتاد.انگار از کسی خجالت می کشید.
فاطمه تعجب کرد و پرسید((امروز چه شده؟!چرا حرف نمی زنی؟))
حسن گفت:((مادر جان،حس می کنم در مقابل شخص بزرگی ایستاده ام وان شخص به حرف هایم گوش می دهد.برای همین خجالت می کشم.))با این حرف،علی از جایی که مخفی شده بود بیرون امد.حسن را بغل کرد و او را بوسید.صفحه136و137 کتاب :قصه 14 معصوم. یاعلی
از عابدی پرسیدند؟ای عابد
گر خدا گوید ترا انچه می خواهی بگو
در جواب گویی چه می خواهی از او
گویمش یا رب فقط یا رب
حال بر ما گوای پاکیزه خو
پاسخ ما را بده تا بگیریم پندی
گفت بر ما که جوابت حاظر است
من به تو گویم جوابت را از بطن درون
گویمش یا رب تو می دانی
اگر انچه در این دنیاست شوم من مالکش
مالک ملک وزمین واسمان
هیچ کدام از اینها نتوانند مرا از عشق خود دورم کند
من عاشق ودلباخته او هستم
همه انچه در این دنیا هست
در توانش نیست مرا دورم کند
من ترک کنم هر انچه در اینجا هست
من عاشقمو ومست وسر از پا باخته
من باده بدست دارم ان باده عشق
من مست شوم همیشه باید خدا
من مست شوم همیشه با عشق خدا
یا رب اگاهی ز این عشق درون
که هر دم با نفس!بازدش با عشق توست
تو نامت می کند شیدا وجودم
تو یادت می کند فریاد شادی
منم مجنون ان لطف وصفاتم
تو با ان مهربانیها که داری
مرا یک دم دریا بی تمام است
تمام هستیم نام تو باشد
شوم قربانیت هر جا که باشم
صفحه89و90 کتاب اشتی با خدا . یاعلی
وقل لعبادی یقولو التی هی احسن ان الشیطن ینزغ بینهم ان الشیطان کان للانسان عدوا مبینا.
وبه بندگان من بگو که با یکدیگر به بهترین شکل سخن بگویند،چرا که [شیطان به وسیله ی سخنان نامناسب]،میان ان ها فتنه وفساد می کند؛همیشه شیطان دشمن اشکاری برای انسان بوده است!(اسراء/53)
از این ایه فهمیده می شود که یکی از بیشترین راه های نفوذ شیطان از راه زبان است انسان ها باید مراقب باشند تا با گفتار خود دیگران را رنجیده نکنند.
گناهان زبان را جدی بگیریم!
احادیث زیادی ز پیشوایان دینی،ما را به خوش گفتاری با دیگران دعوت کرده است.خوش گفتاری یعنی هم محتوای کلام ما خوب باشد؛هم برای رساندن ان محتوا،از جملات خوب استفاده کنیم؛هم به جا وهم به موقع سخن بگوییم وهم خلاصه ومفید حرف بزنیم؛چون زبان بیش از هر چیز دیگر بر انسان حکومت دارد وهمیشه می خواهد تا اختیار انسان را به دست بگیرد.
برای همین نباید اجازه دهیم تا زبان،رها وافسار گسیخته شود؛چرا که در این صورت،افات وگناهان بسیاری در انتظار ما خواهد بود.جالب است بدانید که گناهان زبان به قدری زیاد است که برخی ان را تا صد مورد نام برده اند.
پیامبر اکرم(ص)می فرماید:((بیشترین مردم به خاطر گناهان زبان به جهنم می روند.))صفحه42و43 کتاب درسنامه حفظ موضوعی قران. یاعلی
عشق نابترین شربت شیرین وگواراست
که از شبنم یک گل سرخ،می چکد بر جام تهی
جام را می بینیه درونش پیداست
پاکی و دوستی وعشق و صفاست
عشق مرز مابین درون ما واوست
عشق در بطن تمام بوده هاست
عشق اوست،عشق خود الله است
عشق نابترین قصه پیوستن اوست
عشق با دیدن نیست،عشق در خلوت تنهایی ماست
عشق را باید که احساسش کرد
عشق در هر جا که باشی انجاست.صفحه98 کتاب اشتی با خدا . یاعلی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
اشتراک