بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 44
به نام پدر اسمانی ما
خداوند زمانی که اندیشه کرد تا خلقتی نو پدید اورد وفکر کرد جهانی را بیافریند تا زیباییها،را به نمایش بگذارد؛اسمانی را خلق کرد بسیار شکوهمند،که درون اسمان خلق کرد ستارگان وسیارات ومنظومه ها را وکهکشان های زیبا؛وافرید خورشید وماه را وبه ان ها نظمی داد بی نظیر؛وخلق کردزمین را این کره خاکی با تمام طبیعت زیبایش واقیانوس ها ودریا ها وچشمه ها وپرندگان وچرندگان را.ولی در پی این همه خلقت وبرای فرمانروای زمین واسمان ها اندیشید که این همه نعمت وافریده خودش را باید موجودی خلق می کرد که قابلیت اینها را داشته باشد سپس انسان را خلق کرد انسانی که تمام خلقت خداوند را تکمیل وبه حد کمال می رساند وبرای اثبات وجود خود موجودی را افرید شبیه خودش وبه سیمای خودش واین افریده خویش را انسان نامید.واین مخلوق خود را سرامد تمام افریده هایش کرد وبه او فکر واندیشه داد واو را جانشینی برای خودش در روی زمین خواند؛از روح خودش درون او نهادوتمام انچه افریده بود.انسان را سرور اهنا ساخت وجسم انسان را طوری از روز نظم وانظباط پدید اورد که بتواند خودش را تولید کند.خودش را ترمیم کند وسیستمی در جسم او نهاد که پر بود از اسرار وشگفتی وزمانی که انسان به فرمان خالق وصاحب ومالکش از جای خود برخواست از فکرش واندیشه اش کمک گرفت ودر پیشگاه خالقش سجده کرد وافریدگار بزرگ انقدر از این مخلوق خودش شادمان گشت که به تمام فرشتگان خود فرمان داد تا به انسان سجده کنند؛چرا که انسان مجهز شد به تمام خصلت های خودش وبه تمام پاکی ها وبه سرزمینی گام نهاد تا خود فکر کند اندیشه کند تا خود را بیافریند وزندگی اغاز شد انسان بزرگترین هدیه خداوند را در اولین قدم دریافت کرد که زندگی نام داشت.
ص10 کتاب:اشتی با خدا.یاحق
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
اشتراک